۱۳۸۷/۰۹/۲۳

عید غدیر مبارک
چون نامه ی اعمال مرا پیچیدند
بردند به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی
آن را به محبت علی بخشیدند

******************

خورشید چراغکی ز رخسارعلی ست
مه نقطه کوچکی ز پرگار علی ست
هرکس که فرستد به محمد صلوات
همسایه دیوار به دیوار علی ست
برق باش
امروز جمله ای از مرحوم سعید نفیسی دیدم خیلی به دلم نشست
"برق باش که بدرخشی و بسوزانی،نه شمع که برافروزی و خود را بکاهی"
قابل توجه اونایی که شمع بودند وحالا آرزوی گاز سوز شدن دارن

۱۳۸۷/۰۹/۲۰

عزت نفس

خیلیا هستن که به خاطر یک استخوان خودشونو به سگ تبدیل میکنند!
بدبختی اینکه خیلی وقتا به این افراد یک گوشه استخوان هم نمی رسه!

۱۳۸۷/۰۹/۱۸

بدون عنوان

دوست دارم به زمانی برگردم که بزرگترین غصه ام شکستن نوک مدادم بود!

۱۳۸۷/۰۷/۱۴

عشق و آزادی

و خداوند روح شما را با بالهایی آفرید تا با آن در افق پهناور عشق و آزادی به پرواز درآیید،
چه دریغ است که بالهای خود را به دست خویش میبرید و روح خود را به خزیدنی
همچون حشرات موذی بر روی زمین محصور میسازید. ( جبران خلیل جبران)

۱۳۸۷/۰۷/۰۳

زیباترین معانی آزادی

آزادی یعنی: بندگی خدا و رهایی از بندگی غیر خدا
آزادی یعنی: < همسر عمران (مادر حضرت مریم ) گفت: پروردگارا، نذر کردم آنچه در رحم من است آزاد و در خدمت تو باشد> ( آل عمران آیه 35 )
آزادی یعنی: امام حسین(ع) فرمود:
ای حرّ!تو آزادمردی؛ چنان که در دنیا و آخرت آزاده خوانده می‏شوی، سوگند به خدا!مادرت در اینکه تو را حرّ نامیده اشتباه نکرده است. به خدا قسم! تو در دنیا آزادمرد و در آخرت سعادتمند خواهی بود.»
سرور آزادگان جهان در واپسین لحظات زندگى انسانها را به آزادگى دعوت‏کرد و فرمود: «اگر دین ندارید و از معاد نمى‏ترسید، دردنیاى‏خود آزادمرد و جوانمرد باشید.»
حماسه عاشورا سراسر آزادى،آزادگى، عزت، مردانگى و سربلندى است
آزادی یعنی: که مرا از بندگیت آزادی است بی تو بر من محنت و بیدادی است (مثنوی معنوی)
آزادی یعنی: آزادی اندیشه،انتخاب و بیان
آزادی یعنی: حق گزینش برای هر کسی تا جایی که حق گزینش را از دیگری نگیرد
آزادی یعنی:یعنی احترام به خود و دیگران
آزادی یعنی: توانایی انجام هر کاری که به دیگران آسیب نرساند
آزادی یعنی: ستیز با ناهنجاریهای اعتقادی، لجام گسیختگی اخلاقی، غوطه وری در فسق و فجور،شرافت گریزی و برهنگی

۱۳۸۷/۰۶/۳۱

بنام حضرت دوست

برای شروع وبلاگ نویسی، به رسم دیرینه و برای تبرک ، تفالی به دیوان خواجه شیراز زدم که این آمد.
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
که هر چه بر سر ما می​رود ارادت اوست